عباس بابایی - به هنگام تعزيه از اسب فرود آمد

ساخت وبلاگ
 

عباس, بابایی, - به هنگام, تعزيه, از اسب فرود, آمد

 

 

خانم اقدس بابايي

هر سال پدرم، حاج اسماعيل بابايي، با برگزاري مراسم تعزيه, خواني در روزهاي محرم، ياد و خاطره اباعبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ و ياوران آن حضرت را زنده نگاه مي داشت آن روزها عباس, به خاطر ايفاي نقش و شركت در مراسم تعزيه, در هر جاي ايران بود،‌ در شبهاي بيست و يكم ماه مبارك رمضان و دو روز تاسوعا و عاشورا خود را به قزوين مي رساند او از دوران كودكي، به فراخور حال، در نقشهاي گوناگوني ظاهر مي شد

به خاطر دارم، يك سال كه عباس, جوان رشيدي بود، به او نقش يكي از اميران عرب داده شد مراسم تعزيه, در يكي از ميدانهاي شهرستان قزوين برگزار مي شد همه بازيگران آماده اجراي تعزيه, بودند طبل و شيپور نواخته شد جمعيت انبوهي براي تماشاي تعزيه, در اطراف ميدان نشسته بودند زماني كوتاه از شروع تعزيه نگذشته بود كه نوبت به عباس, رسيد او در حالي كه به جهت ضرورت نقشش لباس فاخري به تن كرده بود، كلاهخود ي بر سر داشت و سوار بر اسب بود، به صحنه وارد شد پس از اينكه به دور ميدان گشتي زد و فرياد هَلْ مِنْ مُبارِزْ برآورد، ناگهان از اسب فرود, آمد، لگام اسب را به دست گرفت و در حالي كه پياده به دور ميدان حركت مي كرد، به خواندن تعزيه ادامه داد تماشاگران از حركت عباس, شگفت زده شده بودند شخصي كه در نقش حريف عباس, بازي مي كرد و بر اسب سوار بود با اشاره از پدرم پرسيد كه قضيه از چه قرار است مرحوم پدرم كه تعزيه گردان بود، فوري خود را به عباس رساند و به آرامي چيزي به او گفت بعدها شنيدم كه پدرم از او مي پرسد چرا از اسب پياده شده و مراسم تعزيه را از شتاب و حركت انداخته است عباس در پاسخ مي گويد

ـ براي لحظه اي غرور مرا گرفت و نمي توانستم تعزيه بخوانم اين نقش را از من بگير و به كس ديگري بده پدر مي گويد

ـ ولي تو نقش بازي نمي كني

اما او نمي پذيرد از آن پس عباس به اصرار خودش، هميشه ايفاگر نقش هايي بود كه از همه آسيب پذيرتر بودند او به هنگام, اجراي تعزيه، با پاي برهنه و بدون جوراب در صحنه حاضر مي شد و زار زار مي‌گريست و اين حركت او تماشاچيان را به شدت تحت تأثير قرار مي داد

 

کتاب : پرواز تا بی نهایت

 

قوقولی قوقول صبح شده...
ما را در سایت قوقولی قوقول صبح شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ighoghoe بازدید : 163 تاريخ : شنبه 17 آذر 1397 ساعت: 19:26