شهید علی چیت سازان, و کوخ نشینها,
دوست شهید:
زمستان بود و دم غروب ڪنار جاده
یڪ زن و یڪ مرد با یڪ بچہ
مونده بودن وسط راه ،
من و علی هم از منطقہ بر میگشتیم .
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون .
پرسید : ” ڪجا میرین ؟ “
مرد گفت : ڪرمانشاه .
علی گفت : رانندگی بلدی ؟
گفت بلہ بلدم .
علی رو ڪرد بہ من گفت :
سعید بریم عقب .
مرد با زن و بچہاش رفتن جلو و
ما هم عقب تویوتا .
عقب خیلی سرد بود .
گفتم : آخہ این آدم رو میشناسی
ڪہ این جوری بهش اعتماد ڪردی ؟
اون هم مثل من میلرزید ، لبخندی زد و ...
گفت : آره ،
اینا همون ڪوخ نشینایی هستن
ڪہ امام فرمود بہ تمام ڪاخ نشینها
شرف دارن .
تمام سختیهای ما توی جبهہ
بہ خاطر ایناس .
قوقولی قوقول صبح شده...
ما را در سایت قوقولی قوقول صبح شده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ighoghoe بازدید : 186 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:45