شهید محمودرضا بیضایی و فتنه 88

ساخت وبلاگ

 

شهید محمودرضا, بیضایی, و فتنه 88

 

 

برادر شهید:

به بچه‌های بسیج خیلی اعتقاد داشت.در روزهای فتنه۸۸ یک بار درباره‌ی بچه‌های بسیج صبحت می‌کردیم.از بسیجی‌های اسلامشهری و اینکه چطور پای کار انقلاب‌اند کلی صبحت کرد و کلی از آنها تعریف و تمجید کرد،
با همه‌ی جو سنگینی که آن روزها علیه بچه‌های بسیج وجود داشت، به شدت از تاثیر حضور بسیج در خاتمه دادن به غائله فتنه تعریف می‌کرد.این بچه‌ها را خیلی دوست داشت و با احترام از انها یاد می‌کرد.خودش هم یکی از آنها بود.محمودرضا, بسیجی وسط معرکه بود .در ایام اغتشاشات خیابان‌های تهران،کنار بچه‌های بسیج بود.کسی به او تکلیف نمی‌کرد که برود،اما موتور سیکلتش را بر می‌داشت و تنهایی می‌رفت.

چندبار هم خودش را به خطر انداخته بود.یک بار خودش تعربف می‌کرد به خاطر ظاهر بسیجی‌اش پشت چراغ قرمز، اراذل ‌و اوباش هجوم آورده بودند.که موتورش را زمین بزنند،اما نتوانسته بودند.آن روزها نگرانش می‌شدم در یکی دو هفته بعد از اعلام نتایج انتخابات که خیابان آزادی و بعضی خیابانهای اطراف اغتشاش بود با او تماس گرفتم و پرسیدم:کجایی؟!گفت توی خیابان.گفتم چه خبر است آنجا؟ گفت:امن‌وامان.گفتم این چیزهایی که من دارم توی اینترنت می‌بینم‌ آنقدر هم امن‌ و‌ امان نیست!گفت نگران باشگفتم چرا؟ گفت بسیجی زیاد است

 

برشی از ڪتاب‌ تو‌شهیدنمیشوی

 

قوقولی قوقول صبح شده...
ما را در سایت قوقولی قوقول صبح شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ighoghoe بازدید : 163 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:45