نکاتی بسیار جالب در فیلم فروشنده

فیلم فروشنده :

عماد و رعنا به دلیل انکه خانه شان نشست کرده به خانه ای دیگر می روند که بعدا می فهمند که مستاجر قبلی ان زنی فاسد بوده و پاتق فساد بوده ... در شبی عماد که در صر صحنه تئاتر است زنگ خانه انها زده می شود و رعنا بدون انکه بپرسد که طرف کیست دکمه باز شدن ایفون را می زند ... مرد مسنی که با ان زن فاسد رابطه داشته وارد خانه شده و وقتی متوجه می شود این زن کسی دیگر است با رعنا درگیر شده و پا به فرار می گذارد.

نکته اول ) تمام زن های این فیلم مانتویی هستند به جز یک زن که او همان زن ان مرد مسن است ... این درحالی است که در همسایگی خانه عماد و رعنا مرد و زن مسنی دیگر نیز وجود دارند که ان زن مانتویی است و حتی دختر ان مرد مسن فاسد هم مانتویی است ...... چرا دقیقا دقیقا باید تنها زنی که چادری باشد همان زن ان مرد مسن فاسد است ؟؟؟ همه زن ها در فیلم مانتویی هستند و نماد شعور و انسانیت نشان داده می شود چرا کارگردان این یکی زن را هم مانتویی نشان نمی دهد ؟؟؟ حتی اگر کارگردان می خواهد ان زن را نماد زجرکشیده بودن نشان دهد چرا نباید او زن زجرکشیده مانتویی باشد ؟؟؟

نکته دوم ) عماد در کلاس فیلمی را توضیح می دهد که مردی به گاو تبدیل شده .... از بین حدود 30 دانش اموزی که در ان کلاس است دو سه نفر ریش دارند که یکی از انها ریشش روی لپش امده و بیش تر از بقیه است ... در کلاس دانش اموزی دیگر از روی برگه در حال خواندن داستان مردی که گاو میشود است دوربین هم صورت او را نشان میدهد اما ناگهان دوربین روی صورت همان دانش اموز باریش روی لپ امده رفته و صدای همان دانش اموز قبلی می اید که این قسمت داستان را بیان می کند * نعره گاوی از زمین طویله می اید * ... دانش اموز ریش دار از عماد می پرسد: یک ادم چگونه گاو میشه ؟؟ یک دانش اموزی با تمسخر می گوید: در اینه به خودت نگاه کن ... دانش اموزی دیگر می گوید: ادمها چگونه گاو می شوند؟ عماد می گوید: به مرور زمان .................. یعنی ان دانش اموز که ریش روی لپش هم گذاشته که نماد گروه های خاصی از جامعه هستند در مرور زمان از ادم بودن خارج شده اند و گاو هستند .... چرا کارگردان دقیقا این دیالوگ را روی ان دانش اموز پیاده می کند ؟؟؟؟

نکته سوم ) در همان کلاس دانش اموزی دیگر از عماد می پرسد: این نقش فروشنده که در ان تئاتر بازی می کنید چه چیزی می فروشد ؟؟ دانش اموزی دیگر با تمسخر می گوید: سیب زمینی .... سیب زمینی در اصطلاحات ایرانی ها نشانه بی غیرتی بودن است ... چرا دقیقا از میان هزاران سبزیجات و حبوبات و میوه ها دقیقا به سیب زمینی اشاره می کند ؟؟؟

نکته چهارم ) گویا کارگردان قشر مذهبی و چادری چه در فیلم جدایی نادر از سیمین و چه در فیلم فروشنده را نماد ادمهای بدبخت و بیچاره نشان میدهد .... در جدایی نادر از سیمین – نادر و سیمین که نماد ادمهای ازاد اندیش هستند را با اسامی ایرانی نشان داده شده و ان زن بدبخت را زنی چادری که نامش راضیه و از القاب حضرت زهرا است و شوهرش که فقر مالی دارد و داد و بیداد می کند و حتی خودش را میزند و حتی شیشه ماشین نادر را داغون می کند صورتی با ریش هایی پرپشت و نامش حجت که حجت اسمی مذهبی و از القاب حضرت علی و حضرت مهدی است اسم گذاری شده است .... در فیلم فروشنده هم زن ان فرد مسن چادری است و جالبه اخر فیلم که میخواهد از پله ها بالا بیاید زنی مریض و ناتوان و به سختی از پله ها بالا می اید ... اما خانم شانظری که زنی مسن مانتویی است که در خانه جدید عماد و رعنا همسایه انها است خیلی راحت و سالم حرکت می کند ........... جالبه در اوایل فیلم که خانه در حال نشست است همسایه عماد از عماد کمک می خواهد که پسرش که کاملا فلج است را به بیرون ساختمان ببرد .... چرا باید دقیقا نام ان پسر فلج حسین باشد ؟؟ چرا ؟؟

نکته ششم ) کارگردان نمایش نامه ارتور میلر که فرد مسنی به نام ویلی که 63 ساله است و در بوستون امریکا با زنی به نام فرانسیس رابطه نامشروع داشته است را و بعد پسرش متوجه شده و پدرش را به دید تحقیر نگاه کرده و ویلی از این فشار تحقیر خودکشی می کند .... کارگردان دقیقا همین نمایش نامه را در داخل فیلم روی یک فرد مسن ایرانی پیاده می کند .... اشتباه بزرگ این کارگردان این است که نمی داند فیلم ها فقط ابزار سرگرمی نیستند  بلکه وقتی در جهان نمایش داده شوند هویت ان کشور را نشان میدهد ..... اگر ویلی امریکایی که پیرمرد است رابطه غیر مشروع دارد وقتی ان را برای یک پیرمرد ایرانی پیاده شود .... این توهین بزرگ است ..... ایا کارگردان تفاوت فرهنگی دینی ایران با امریکا را دقت نمی کند ؟؟

نکته هفتم ) در دقیقه 25 فیلم صحنه باز از کل دکور تئاتر داخل فیلم را نشان می دهد که بالای ان دکور به زبان خارجی نوشته شده casino   یعنی کازینو ... بعد کارگردان مفهوم فساد ان تئاتر را در داخل کل جلمعه ایرانی نسبت می دهد ..... فساد در نوجوانها با ان دانش اموزی که عکس های مستهجن در گوشی دارد .... فساد در جامعه با زنی که در داخل تاکسی اظهار ناراحتی می کند .... ان مرد مسن هم فساد میان افراد مسن جامعه ..........ایا کارگردان نمی داند که امار فساد و تجاوز به دختران در اروپا و امریکا بسیار وحشتناک است تا جایی که پایگاه نیشن مستر در بین بیست کشور اول نام کشورهایی مثل امریکا – فرانسه – انگلیس – ایتالیا و ..... را اورده و در بین بیست کشور اول نام هیچ کشور مسلمانی نیست ... افزایش فساد در ایران در سالهای اخیر هم مربوط به تهاجم فرهنگی استعمارگران با تبلیغ بی حجابی – دوستی دختر و پسر  - خیانت زن و شوهر در قالب فیلم هایشان به مخ ایرانی ها تلقین کرده و جا انداختند ؟؟؟؟ .... اگر هم کارگردان می خواهد به فساد اخلاقی در ایران اشاره کند پس چرا به تهاجم فرهنگی غرب علیه ایران که عامل شیوع فساد است اشاره نمی کند ؟؟؟

نکته هشتم ) چه در فیلم جدایی نادر از سیمین و نیز فیلم فروشنده ... جامعه ایران را سیاه سیاه سیاه و در اوج فوق العاده بدبختی و بسیار شدید در فساد نشان می دهد که گویا همه مردم ایران مشتی بدبخت که اصلا نه می خندند و نه تفریح و نه کیف می کنند ... چرا در هر دو فیلم که جایزه جهانی به او داده اند اینگونه به صورت افراطی جامعه ایران را لجن لجن نشان داده شده است ؟؟؟ حتی در فیلم فروشنده غیر از یک دقیقه در سر کلاس و یک دقیقه شوخ طبعی عماد با صدرا در داخل خانه که خنده و شادی دارد کل فیلم مدام ترس و استرس و غم و ناراحتی است..